هوس کعبه و آن منزل و آنجاست مرا
آرزوی حرم مکه و بطحاست مرا
در دل آهنگ حجاز است و زهی یاری بخت
گریک آهنگ در این پرده شود راست مرا
سرم از دایره صبر برون خواهد شد
شاید اربگسلم این بند که در پاست مرا
از خیال حجرالاسود و بوسیدن او
آب زمزم همه در عین سویداست مرا
دل من روشن از آن است که از روزن فکر
ریگ آن بادیه در دیده بیناست مرا
بر سر آتش سوزنده نشینم هر دم
از هوای دل آشفته که برخاست مرا
دلم از حلقه آن خانه مبادا محروم
کز جهان نیست جز این مرتبه درخواست مرا
از هوی و هوس خویش جدا باش ، ای دل
خاک آن خانه و آن خانه خدا باش ، ای دگ
عمر بگذشت ، ز تقصیر حذر باید کرد
به در کعبه اسلام گذر باید کرد
ناگزیر است در آن بادیه از خشک لبی
تکیه بر گریه این دیده تر باید کرد
گرد ریگی که از آن زیر قدمها ریزد
سرمه وارش همه در دیده سر باید کرد
آب و نان و شتر و راحله تشویش دل است
خورد آن مرحله از خون جگر باید کرد
روی چون در سفر کعبه کنند اهل سلوک
از خود و هستی خود جمله سفر باید کرد
سر تراشیدن و احرام گرگتن سهل است
از سر این نخوت بیهوده به در باید کرد
شرح احرام و وقوف و صفت رمی و طواف
با دل خویش به تقریر دگر باید کرد
هر دلی را که ز تحقیق سخن بویی هست
بشناسد که سخن را به جز این رویی هست
یارب ، امسال بدان رکن و مقامم برسان
کام من دیدن کعبه است و به کامم برسان
دولت وصل تو هر چند که خاص است ، دمی
عام گردان و بدان دولت عامم برسان
جز به کام مدد عون تو نتوان آمد
راه عشق تو ، بدان قوت و کامم برسان
صبرم از پای درآمد ، تو مرا دست بگیر
به سر تربت این صدر همامم برسان
چون هلال ار بپسندی که بمانم ناقص
به جمال رخ آن بدر تمامم برسان
هندوی آن درم ار خواجه جوازی بدهد
صبح بیرون بر و روز است به شامم برسان
گر بدان روضه گذارت بود ، ای باد صبا
عرضه کن عجز وزمین بوس وسلامم برسان
بوی آن خاک دمی گر برهاند ز عذاب
به نسیم خوش آن روضه در آییم ز خواب
عظمت کعبه در قرآن
آیه اول:127/بقره
"وَ إِذْ یَرْفَعُ إِبْراهیمُ الْقَواعِدَ مِنَ الْبَیْتِ وَ إِسْماعیلُ رَبَّنا تَقَبَّلْ مِنَّا إِنَّکَ أَنْتَ السَّمیعُ الْعَلیم"
«به یاد آورید هنگامی که ابراهیم و اسماعیل پایه های خانه ( کعبه) را بالا می بردند و می گفتند: پروردگارا: از ما بپذیر تو شنوا و دانایی.»
با توجه به این آیه می رساند که شالوده های خانه کعبه از قبل وجود داشتند( یعنی از زمان حضرت آدم تا زمان ابراهیم) و ابراهیم(ع) و اسماعیل(ع) پایه ها را بالا بردندو در خطبه معروف قاصعه از نهج البلاغه نیز می خوانیم:
{وَ فَرَضَ عَلَیْکُمْ حَجَّ بَیْتِهِ الْحَرامِ الَّذى جَعَلَهُ قِبْلَةً لِلاَْنامِ، یَرِدُونَهُ وُرُودَ الاَْنْعامِ، وَ یَأْلَهُونَ اِلَیْهِ وُلُوهَ الْحَمامِ. جَعَلَهُ سُبْحانَهُ عَلامَةً لِتَواضُعِهِمْ لِعَظَمَتِهِ، وَ اِذْعانِهِمْ لِعِزَّتِهِ. وَ اخْتارَ مِنْ خَلْقِهِ سُمّاعاً اَجابُوا اِلَیْهِ دَعْوَتَهُ، وَصَدَّقُوا کَلِمَتَهُ، وَوَقَفُوا مَواقِفَ اَنْبِیائِهِ، وَ تَشَبَّهُوا بِمَلائِکَتِهِ الْمُطیفینَ بِعَرْشِهِ، یُحْرِزُونَ الاَْرْباحَ فى مَتْجَرِ عِبادَتِهِ، وَ یَتَبادَرُونَ عِنْدَ مَوْعِدِ مَغْفِرَتِهِ. جَعَلَهُ سُبْحانَهُ وَ تَعالى لِلاِْسْلامِ عَلَماً، وَ لِلْعائِذینَ حَرَماً. فَرَضَ حَجَّهُ، وَ اَوْجَبَ حَقَّهُ، وَ کَتَبَ عَلَیْکُمْ وِفادَتَهُ، فَقالَ سُبْحانَهُ: «وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَیْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَیْهِ سَبیلاً، وَ مَنْ کَفَرَ فَاِنَّ اللّهَ غَنِىٌّ عَنِ الْعالَمینَ.}
زیارت خانه خود را که قبله مردم قرار داده بر شما واجب نموده، که مشتاقان چون چهارپایان به آب رسیده به آن هجوم مى کنند، و همانند کبوتران به آن پناه مى برند. حج را نشانه خاکسارى در برابر عظمت، و اعتراف به عزت خداوندیش قرار دارد. شنوندگانى از عبادش را برگزید که دعوتش را لبّیک گفتند، و سخن او را تصدیق نمودند، در آنجا که پیامبران او به عبادت برخاستند ایستادند، و بین خود و فرشتگانى که گرداگرد عرش مى گردند شباهت ایجاد کردند، در تجارتخانه عبادت او سودها تحصیل مى کنند، و به وعده گاه مغفرت او شتابان روى مى آورند. خداى سبحان کعبه را نشانه اسلام و حرم امن پناهندگان قرار داد. زیارتش را فرض، و حقّش را لازم، و رفتن به سویش را بر شما واجب نمود، و اعلام کرد: «بر آنان که توانایى رفتن دارند زیارت بیت واجب است، و آن که با روى گرداندن کفر ورزد، بداند که خدا از او و همه جهانیان بى نیاز است.
« آیا نمی بینید که خداوند جهان را از زمان آدم تا به امروز به وسیله قطعات سنگی امتحان کرده است و آن راخانه محترم خود قرار داده ، سپس به آدم و فرزندانش دستور داد که به گرد آن طواف کنند.»
نتیجه ای که از آیات قرآن و روایات گرفته شده این تاریخچه را تایید می کند که خانه کعبه نخست به دست آدم (ع) ساخته شده ، سپس در طوفان نوح فروریخت و بعد به دست ابراهیم (ع) و فرزندش اسماعیل (ع) تجدید بنا شد.
در دوران حضرت ابراهیم(ع) ارتفاع کعبه 9 ذراع و طول آن 30 ذراع و عرض آن 22 ذراع بوده. در آن زمان کعبه سقف نداشت قریش در دوران جاهلیت (5سال پیش از بعثت) هنگامی که کعبه بر اثر سیل خراب شد 9 ذراع دیگر بر ارتفاع آن افزودند و آن را مسقّف کردند و از طول آن هم نیز حدود 6 ذراع کاستند که حجر اسماعیل امروزی بخشی از آن است. بنابراین طول کعبه از بنایی که ابراهیم(ع) ساخته بود کمتر شد آنگاه در داخل بیت پایه ای پی ریزی کرده دیوار را بر آن قرار دادند، که بدین گونه حدود 50 سانتی متر دیوار کعبه به داخل رفت همان جایی که امروزه به شاذروان معروف است و با سنگ سفید گرداگرد کعبه را احاطه کرده است. اطراف حجر را هم سنگ چین کرده اند. از آن پس ، طواف کنندگان از پشت آن طواف کردند. در کعبه را هم بالاتر از زمین بردند و در پشت را بستند. بنای کعبه اینگونه بود تا آن که عبدا...بن زبیر در زمان یزید به کعبه پناهنده شد و مکان مقدس به وسیله عامل یزید به منجیق بسته شد و تخریب گشت . و خلاصه گفتنی است کعبه در طول تاریخ پس از بنای اولیه به دست آدم (ع) 10 بار بازسازی شده که عبارتند از :
1- شیث بن آدم(ع) 2- ابراهیم و اسماعیل (ع) 3- عمالقه 4- جرهم 5- قصی بن کلاب 6- قریش 7- عبدا...بن زبیر 8- حجاج بن یوسف 9- سلطان مراد عثمانی 10- سعودی.
آیه دوم/26حج
"وَ إذ بَوَّانا لِإِبرَاهِیمَ مَکانَ البَیت ..."
به خاطر بیاور زمانی را که محل خانه کعبه را برای ابراهیم آماده ساختیم تا درآن مکان اقدام به بنای خانه کعبه کند...
این آیه خداوند به اهمیت مکه واثر آن در سازندگی اجتماعی مسلمانان اشاره کرده می فرماید: «خداوند کعبه را وسیله ای برای اقامه امر مردم قرار داده وماه حرام وقربانی های بی نشان وقربانی های نشان دار را».
... در تفسیر روان جاوید در تفسیر آیه آمده است که از شیخ عباس قمی از امام صادق(ع) روایت نموده که چون حضرت اسماعیل به حد بلوغ رسید خداوند به حضرت ابراهیم(ع) امر فرمود که
خانهی کعبه را بنا نماید سپس آن حضرت مسئلت نمود که مکانش را مرحمت فرماید. خداوند فرمود: در آن زمین که قبه ی آدم را نازل کردیم. پس زمین حرم روشن شد، ولی حضرت ابراهیم(ع) نمی دانست کجا خانه را بنا نماید. چون قبّه ی آدم را خدا پس از طوفان نوح به آسمان برده بود ولی جایش غرق نشده بود و باقی بود و برای این بیت عقیق نامیده شده. یعنی خانه ی از غرق آزاد شده. پس خداوند جبرئیل را مامور فرمود که حدود بیت را برای آن حضرت تعیین نمود و پایه های آن از بهشت نازل شد .و حضرت اسماعیل سنگ را برای بنا از ذو حلوی(محلی در نزدیکی مکه) می آورد تا آنکه بنا به نه ذراع رسید. جبرئیل موضعی راکه حجر الأسود در آنجا مخفی بود ارائه داد و حضرت ابراهیم آن را بیرون آورد .و در همان موضع که فعلاً هست نصب نمود و چون بنا به اتمام رسید دو در برایش قرار داد، یکی به سوی مشرق و دیگری به جانب مغرب و دَرِغربی مستجار نامیده شد و دو گیاه خوشبوی دَرمِند و کوم را روی آن ریخت و حضرت هاجر روپوشی که با خود داشت پرده برای در نمود و در آنجا سکونت نمودند.
در منهج الصادقین است که چون حضرت ابراهیم از بنای کعبه فارغ شد آن را طواف نمود و حضرت اسماعیل نیز اقتدا به پدر معظم خود نمود و طواف به جا آورد و جبرئیل در روز هشتم ذی الحجه نزد حضرت ابراهیم آمد و مناسک حج را تعلیم داد و عرفات و مشعر و منی را که نام سه موضع است و حجّاج باید در آن امکنه اعمال حج را به جا بیاورند معرفی و تعیین نمود و دستور داد که از آب زمزم سیراب شوند که آنجاها آب نیست و حضرت ابراهیم تمام اعمال را تعلیم یافت و به این جهت نام روز هشتم ذی الحجه الحرام ترویه شد که به معنی سیراب شدن است.
- بقره، 127 .
- دشتی، نهج البلاغه ، خطبه قاصعه، فلسفه حج، ص388 .
- علی قاضی عسکر، حج و حرمین شریفین درتفسیرنمونه، ص 54 .
- حرّ عاملی، وسائل الشیعه، ج 9، ص 328 .
- کلینی، الفروع من الکافی، ج 4، ص 189 .
- اصغر قائدان، آثار اسلامی مکه ومدینه، ص57 .
- 26، حج.
- محمدثقفی، روان جاوید، ج 1، ص 216 .
- فتح الله کاشانی، منهج الصادقین، ج 4، ص 140 .
آیه سوم/ 96، آل عمران
"اِنَّ اَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَذِّی بِبَّکّه مُبَارَکاً وَ هُدیً لِلْعَالَمِینَ "
نخستین خانه ای را که برای مردم (و نیایش خداوند)قرار داده شده همان است که در سرزمین مکه است که پر برکت ومایه هدایت جهانیان است.
در کهن ترین منابع تاریخی یعنی اخبار مکه حاکی از آن است که پیش از آفرینش آسمان ها و زمین ، چون حبابی روی آب بود و اندک اندک قسمت های دیگر زمین از زیر آن گسترده شد .
ازامام صادق ( ع ) نقل شده که جای کعبه ، سکویی مرتفع از زمین و سفید بود و از آن نوری چون خورشید و ماه می درخشید وقتی که فرزند آدم ، برادرش را کشت و آن زمین سیاه شد . پس از امام وقتی خداوند آدم ( ع ) را به زمین هبوط داد آن را برجسته ساخت و به نظر او رسانید وی از خداوند پرسید : آن قطعه سفید و درخشان چیست ؟ خداوند فرمود: آن زمین من است و آن را برای تو قرار داده ام .
هنگام طوفان نوح ( ع ) کعبه از دیده ها پنهان شد و از آن دوران تا زمان حضرت ابراهیم ( ع ) پنهان بود و تنها برخی جایگاه آن را می دانستند تا آن که خداوند مکان آن را به حضرت ابراهیم (ع) نشان داد. « وَ إِذْ بَوَّأْنا لِإِبْراهیمَ مَکانَ الْبَیْتِ أَنْ لا تُشْرِکْ بی شَیْئاً وَ طَهِّرْ بَیْتِیَ لِلطَّائِفینَ وَ الْقائِمینَ وَ الرُّکَّعِ السُّجُودِ ». : و مکان خانه را براى ابراهیم آشکار کردیم و گفتیم: هیچ چیز را شریک من مساز و خانه مرا براى طوافکنندگان و به نمازایستادگان و راکعان و ساجدان پاکیزه بدار»
در تفسیر جوامع الجامع در زیر این آیه به چند نکته اشاره می فرماید که «وُضِعَ لِلنّاس» صفت برای بیت است، یعنی اولین خانه ای که برای مردم محل پرستش قرار داده شده، کعبه بوده. در مورد کلمه ی «بَکَّه» می فرماید: این کلمه، علم برای شهر حرام است و «بکّه» و «مکّه» دو لغت و به یک معنا هستند و گفته اند مکّه نام مجموع شهر است و بکّه نام محلی است که مسجدالحرام در آن واقع شده است و چون مردم برای طواف در آن ازدحام می کنند بکّه نامیده شده.
«مبارکاً» یعنی پر خیر و برکت و گفته اند مبارک است چون همواره در آنجا عبادت انجام می شود. نصب «مبارکاً» و «هدیً» به علت «حال» از ضمیر در ظرف «موضع» باشد.
«هدیً للعالمین» یعنی کعبه مایه ی هدایت جهانیان است زیرا قبله ی آنان است و گفته اند: کعبه موجب دلالت و راهنمایی مردم به سوی خدای عزّ اسمه است. چون هر جباری که خواست آن را ویران کند و مورد تجاوز قرار دهد مانند اصحاب فیل و غیره، خدا آنان را هلاک کرده است. در مجمع البیان از امام باقر(ع) روایت است که: اول کسی که زبانش به عربی گویا شد حضرت اسماعیل(ع) بود چون ابراهیم(ع) در حین بنای خانه به اسماعیل می گفت : « هات ابن » به زبان سریانی یعنی«بده سنگ را» و حضرت اسماعیل می گفت :«هاک حجر» یعنی به زبان عربی « بگیر سنگ را» در بعضی از روایات آمده که ملائک نیز به آن دو بزرگوار کمک می کردند. و موضع حجر ، کوه ابوقبیس بود و این بنابر همان پایه های قدیم بنا شده است و روزی هفتاد هزار ملک به زیارت می آیند که دیگر معاودت نمی کنند. در هر حال بعد از اتمام بنا آن دو بزرگوار عرض کردند پروردگارا: این عمل خیر را از ما قبول فرما. به درستی که تو دعای ما را می شنوی و عالمی به نیت و قصد ما که قربت بود.
"اِنَّ اَوَّلَ بَیْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَذِّی بِبَّکّه مُبَارَکاً وَ هُدیً لِلْعَالَمِینَ "
نخستین خانه ای را که برای مردم (و نیایش خداوند)قرار داده شده همان است که در سرزمین مکه است که پر برکت ومایه هدایت جهانیان است.
در این آیه خداوند کعبه را به عنوان قبله ی مسلمان برشمرده و آن را نخستین خانه توحید معرفی نموده و از آن به عنوان بی سابقه ترین معبد روی زمین نام برده و می فرماید: نخستین خانه ای را که برای مردم (و نیایش خداوند) قرار داده شده همان است که در سرزمین مکه است که پر برکت و مایه ی هدایت جهانیان است.
بنابراین هیچ مرکزی پیش از آن، مرکز نیایش و پرستش پروردگار نبوده و در این آیه برای کعبه علاوه بر امتیاز «نخستین پرستشگاه بودن» به دو امتیاز «مبارک بودن» و «هدایتگر بودن» نیز برای جهانیان اشاره شده است .جالب توجه اینکه در این آیه خانه کعبه که نام دیگرش" بیت اللَّه" هست بعنوان خانه مردم معرفى شده، و این تعبیر بیان کننده این حقیقت است که آنچه بنام خدا و براى خدا است باید در خدمت مردم و بندگان او باشد، و آنچه در خدمت مردم و بندگان خدا است براى خدا محسوب مىشود.
ضمنا از این آیه اهمیت سابقه داشتن در مسیرهاى الهى و سازنده، روشن مىشود، و لذا در آیه فوق نخستین فضیلتى که براى خانه کعبه ذکر شده همان سابقه ممتد و طولانى آن است.
یکى از ایرادهاى بنى اسرائیل این بود که چرا مسلمانان با توجّه به قدمت بیت المقدس که هزار سال قبل از میلاد توسط حضرت سلیمان ساخته شده است، آن را کنار گذاشته و کعبه را قبلهى خود قرار دادهاند. این آیه در پاسخ آنان مىفرماید: کعبه از روز نخستین، اوّلین خانه عبادت بوده و قدمت آن بیشتر از هر جاى دیگر است.
امام صادق علیه السلام با توجّه به جملهى «أَوَّلَ بَیْتٍ» فرمودند: چون مردم مکّه بعد از کعبه گرد آن جمع شدهاند، پس حقّ اولویّت با کعبه است و لذا براى توسعهى مسجد الحرام مىتوان خانههاى اطراف کعبه را به نفع حرم خراب کرد.
حضرت على علیه السلام در نهج البلاغه خطبه 192 مىفرماید: خداوند تمام مردم را از آدم علیه السلام تا آخرین نفر با همین سنگهاى کعبه آزمایش مىکند. امام باقر علیه السلام فرمود:
حضرت آدم و سلیمان و نوح علیهم السلام نیز دور همین کعبه، حج انجام دادهاند.
در قرآن، از کعبه تعابیر متعدّدى شده است که برخى از آنها را بازگو مىکنیم:
1 -کعبه، اوّلین خانه است «أَوَّلَ بَیْتٍ» .2- مرکز پایدارى و قیام مردم است «قِیاماً لِلنَّاسِ» . 3- خانه آزاد بدون مالک است «بِالْبَیْتِ الْعَتِیقِ». 4 -محل تجمّع و خانه امن مردم است «مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً».
- 96، آل عمران. - ازرقی، اخبار مکه، ص22 .- کلینی، الفروع من الکافی، ج4، ص 189 .- شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، جلد 2، صص 161 - 162 .- حج، 26 .
1- مترجمان، جوامع الجامع، ج 1، ص 458 .- طبرسی، مجمع البیان ج 1، ص، 388 .- عودت = برگشت .- آل عمران، 96 .- مکارم شیرازی، تفسیرنمونه، ج 3، ص 10 .- حرعاملی، وسائل الشیعه، ج 13، ص 217 .- محمد دشتی، نهج البلاغه، خطبه 192 .- تفسیر برهان، ج 1، ص 300 .- قرائتی، تفسیرنور، ج 2، ص 115 .- مائده، 97 .- حج، 29 .- بقره، 125 .
آیه چهارم: 125/ بقره
"وَاِذجَعَلنَاالبَیتَ مَثَابهً لِّلنَّاسِ وَأمْنًاوَاتَّخِذُوامِنْ مَّقَامِ اِبراهیمَ مُصَلًّی وَعَهِدنا إلی اِبرَاهِیمَ و اِسمَاعیلَ أن طَهِّرُا بَیتیَ لِلطّائفینَ و العاکِفینَ والرُّکَّع السُجود"
و (به یاد آرید) زمانى که ما این خانه (کعبه معظمه) را مرجع مردم و جایگاه امن و امان قرار دادیم و (گفتیم) از مقام ابراهیم محلّى براى نماز بگیرید (از پشت سر یا جانب راست یا چپ آن)، و به ابراهیم و اسماعیل سفارش کردیم که خانه مرا براى طواف کنندگان و مجاوران (یا اعتکافکنندگان) و رکوع و سجده کنندگان پاکیزه نمایید.
در این آیه خداوند به بیان عظمت خانه ی کعبه که به دست ابراهیم ساخته و آماده شده ،پرداخته و می فرماید:«به خاطر بیاورید هنگامی که خانه ی کعبه را محل بازگشت و توجه مردم و مرکز امن و امان قرار دادیم.» و پس از آن اضافه می فرماید: از مقام ابراهیم نماز گاهی برای خود انتخاب کن.
بله، این حکم علاوه بر این که یادبودی از تجدید کننده و قهرمان توحید است، نشانه ای مهم و اساسی برای رهپویان قرب الهی است. واسطه بودن مقام(ابراهیم) بین نمازگزار و کعبه و تأکید قرآن بر این موضوع، جایگاه رفیع نبوت و امامت را در هدایت انسان به سوی خداوند نشان می دهد.
امام باقر (ع) در وسائل الشعیه در مورد طواف کنندگان می فرمایند:« آنان فرمان یافتند که پس از طواف دور این سنگ ها، نزدما بیایند و ولایتشان را اعلام کنند.
درتفسیر المیزان امده:(وَ إِذْ جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً لِلنَّاسِ وَ أَمْناً) الخ، این آیه اشاره به تشریع حج، و نیز مامن بودن خانه خدا و مثابت، یعنى مرجع بودن آن دارد، چون کلمه (مثابه) از ماده (ث- و- ب) است، که بمعناى برگشتن است.
وَ اتَّخِذُوا مِنْ مَقامِ إِبْراهِیمَ مُصَلًّى... الخ، کانه این جمله عطف باشد بر جمله ،جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً، چون هر چند که جمله اول خبر، و جمله دوم امر و انشاء است، و لیکن بحسب معنا آن جمله نیز معناى امر را دارد، چون گفتیم که اشاره به تشریع حج و ایمنى خانه خدا دارد، پس برگشت معنایش به این میشود: و اذ قلنا للناس توبوا الى البیت، و حجّوا الیه، و اتخّذوا من مقام ابراهیم مصّلى.... بیاد آر آن زمان را که بمردم گفتیم: بسوى خانه خدا برگردید، و براى خدا حج کنید، و از مقام ابراهیم محل دعائى بگیرید.
و اى بسا که گفته باشد: گفتار در آیه با تقدیر کلمه گفتیم معنا مىدهد، و تقدیر آن چنین است:
و قلنا اتخذوا من مقام ابراهیم مصلى...، و گفتیم که از مقام ابراهیم محل دعائى بگیرید، و کلمه (مصلى) اسم مکان از صلاة بمعناى دعاء است، و معنایش اینست که از مقام ابراهیم ع مکانى براى دعاء بگیرید، و ظاهرا جمله: (جَعَلْنَا الْبَیْتَ مَثابَةً) بمنزله زمینه چینى است، که به منظور اشاره به ملاک تشریع نماز بدان اشاره شده است، و به همین جهت نفرمود: (در مقام ابراهیم نماز بخوانید)، بلکه فرمود: از مقام ابراهیم محلى براى نماز بگیرید. پس در این مقام، صریحا امر روى صلاة نرفته، بلکه روى گرفتن محلى براى صلاة از مقام ابراهیم رفته است.
- بقره، 125 .
- معاونت امور روحانیون، اسرارومعارف حج، ص 184 .
- حر عاملی، وسائل الشیعه، جلد 14، ص324 .
- طباطبایی المیزان، ج 1، ص 424 .
آیه 5: مائده 97
"جَعَلَ الله الْکَعْبَه الْبَیْتِ الْحَرَامَ قِیَاماً لِلْنَاسِ وَالْشَّهْرَالْحَرَامَ والْهَدْیَ وَ الْقَلائه..."
خداوند، کعبه، آن خانه محترم و امن را و ماه حرام (ماه حج یا چهار ماه حرام) و قربانى بىنشان و قربانىهاى نشاندار را وسیله برپایى و قوام (دین و دنیاى) مردم قرار داد...
در این آیه خداوند به اهمیت مکه واثر آن در سازندگی اجتماعی مسلمانان اشاره کرده می فرماید: «خداوند کعبه را وسیله ای برای اقامه امر مردم قرار داده وماه حرام وقربانی های بی نشان وقربانی های نشان دار را»
در تفسیر کبیر منهج الصادقین آمده است: تسمیه کعبه به بیت الحرام به جهت آن است که حرام است قتال کردن در آن، و غیر آن از محرماتی که در شرع مقدر شده. و مروی است که هرکه متوجه آن شود و مناسک آن به جای آورد، بدن او بر آتش دوزخ حرام است.
در این تفسیر از ابوبکر انباری نقل شده که در این آیه دو طریق است، یکی آن که حق تعالی منت نهاد بر اهل اسلام به این که کعبه و اصلاح دین و دنیای شما گردانیده و سبب قیام شما ساخته. دوّم آن که اِخبار فرموده از آنچه در جاهلیّت احترام این خانه کرده.
«ذالک» آنچه مذکور شد از جعل یا از امر به حفظ حرمت حرم و غیر آن.
«لتعلموا» برای آن است تا بدانند.
«انَّ الله» همانا خداوند متعال می داند آنچه در آسمان ها و زمین هاست. یعنی چون مطلع شدید بر حکمت در تعیین کعبه برای قیام نمودن مردمان و آنچه در حج است از طریق مناسک و کیفیات آن ،پس هر آینه دانستید که حق تعالی عالم است به آنچه در آسمان ها و زمین هاست.
در جوامع الجامع در تفسیر «الشهرالحرام» آمده: ماهی که حج در آن انجام می شود و منظور ذی حجه است.
و مقصود از شهر حرام، جنس چهار ماه حرام است که یکی از آنها ماه رجب است و سه ماه دیگر متوالی است یعنی شوال، ذی القعده، ذی الحجه. و « الشهرالحرام» عطف است بر« الکعبه».
«الهدی والقلائد»: یعنی قربانی و به خصوص قربانی قلاده دار، زیرا ثواب آن بیشتر است.
«ذالک» اشاره است به پایه و اساس قرار دادن کعبه برای مردم.
در حقیقت با توجه به وسعت معنی (قیاماً للناس ) مسلمانان می توانند در پناه این خانه ودستورات سازنده حج همه کارهای خود را سامان بخشند.
از آنجایی که این مراسم باید در محیطی امن وامان از جنگ ونزاع صورت گیرد اشاره به اثرماه های حرام، ماه هایی که جنگ مطلقاً در آن حرام است کرده (الشهرالحرام).
ونظر به اینکه قربانی در این ایامی که مردم اشتغال به مراسم حج وعمره دارند غذای آنها را تأمین می کند وفکر آنها را از این جهت آسوده می کند، تأکید دوباره ای خداوند بر روی قربانی های نشان دارو بدون نشان دارد ودر آیه 2/ مائده نیز حکم این قربانی ها داده شده
در تفسیر شریف صافی در رابطه با این آیه آمده که خداوند کعبه را عامل قیام برای زندگی و درآمد مردم قرار داده که امور دنیوی ودینی مردم به وسیله ی آن سر و سامان می گیرد.
انسان های ترسان به سوی آن روی آورده و ضُعفا در آن آرام می گیرند به خاطر جمع شدن عده ی زیادی از مسلمانان تجارت رونق می گیرد و انسان گنهکار با قدم گذاشتن در این راه بخشیده میگردد و حاجیان به زیارت می رسند.در این آیه خداوند به اهمیت مکه واثر آن در سازندگی اجتماعی مسلمانان اشاره کرده می فرماید: «خداوند کعبه را وسیله ای برای اقامه امر مردم قرار داده وماه حرام وقربانی های بی نشان وقربانی های نشان دار را».
-
- کاشانی، منهج الصادقین، ج 3، ص320 .
- جوامع الجامع، ج 2، ص 131 .
- فیض کاشانی، صافی، ج 2، ص 90 .
.: Weblog Themes By Pichak :.